Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جنوب نیوز»
2024-04-29@19:35:00 GMT

عجیب‌ترین دزدی پایتخت با طلا و مس

تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۷۰۸۹۸

عجیب‌ترین دزدی پایتخت با طلا و مس

گفت‌ و گو با سارق حرفه‌ ای که به عنوان مامور اداره برق، بیش از ۱۰۰نفر را طعمه سرقت‌ های خود کرد.

به گزارش جنوب نیوز، خونسرد و آرام است. با همان کاپشنی که به سرقت‌هایش می‌رفت، دستگیر شده و در حیاط پلیس آگاهی ایستاده است. سرقت‌های عجیب‌وغریبی را در کارنامه قضائی‌اش ثبت کرده است. شگرد خاصی را برای دستبرد به طلاهای زنان پایتخت انتخاب کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

محراب با معرفی خود به عنوان مامور اداره برق وارد خانه‌ها می‌شد. خانه‌هایی که زنان تنها در آنجا حضور داشتند.

او به بهانه کمترکردن مصرف برق، طلاهای زنان را می‌گرفت. آن را مقابل کنتور قرار می‌داد که مثلا مصرف برق را کاهش دهد. اما سر فرصت مناسب پا به فرار می‌گذاشت و طلاها را با خود می‌برد. مجرمی که حالا بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ شاکی را در پرونده خود دارد. شاکیانی که بیشترشان با دیدن متهم، از کوره در رفتند و سعی در خالی‌کردن خشم خود داشتند.

خشم مالباختگان

اکثرشان به پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کرده‌اند. وقتی دزد طلاهایشان را می‌بینند، فریادزنان به طرفش می‌روند. عصبانی‌اند. از فریبی که خوردند خشم دارند. یکی از همین زنان، با گریه و فریاد ماجرای سرقت از آرایشگاهش را توضیح می‌دهد: «من به همراه همکارم در سالن زیبایی بودیم. اول صبح بود. ابتدا زنگ واحد را از بیرون زدند. من آیفون را برداشتم و مردی گفت که مامور اداره برق است. من در را باز کردم. او مقابل واحد آمد و در را زد. وقتی در را باز کردم، گفت که شما هشت میلیون تومان جریمه دارید. برق واحد شما مشکل دارد و من باید از داخل آن را چک کنم. اجازه دادم بیاید داخل؛ او پس از چک‌کردن کنتور گفت باید نوسان برق شما را کاهش دهم تا از این طریق برق کمتری مصرف کنید. وگرنه باید برق شما قطع شود.»

به خاطر اعتمادم سرزنش شدم

این زن در حالی که به شدت عصبانی است، ادامه می‌دهد: «به هر طریقی بود مرا فریب داد. حتی ابزار کار مثل فازمتر هم همراهش بود. او گفت طلا و مس، هرچه داری بیاور تا کنار کنتور قرار دهم. گفتم چرا؟ گفت از این طریق نوسان برق کم و جریمه شما هم صفر می‌شود. قبول کردم. اول گوشواره خودم را دادم. گفت این کم است. طلای بیشتر بیاور. همکارم گردنبند و حلقه‌اش را داد. بعد از آن او از من خواست داخل اتاق بروم و تمام وسایل برقی را خاموش کنم. وقتی داخل اتاق شدم، او فرار کرد.»

زن دیگری درحالی‌که از اعتمادش به این پسر به شدت پشیمان است، می‌گوید: «من به همراه پسر ۱۴ ساله و دختر هفت ساله‌ام در خانه بودم. این مرد آمد. گفت ۱۴میلیون تومان بدهی برق شما است. خیلی تعجب کردم. حتی با همسرم هم تماس گرفتم. او گفت باید بیاید داخل و کنتور را چک کند. وقتی وارد شد، با یکسری اصطلاحات مرا فریب داد. طلاهایم را گرفت و فرار کرد. همه مرا سرزنش می‌کنند که چرا به این مرد اعتماد کردی. نمی‌دانم چرا باور کردم که طلا به نوسان برق ارتباط دارد.»

طراحی نقشه عجیب در زندان

همه این زن‌ها، ماجراهای مشابهی دارند. همگی فریب خوردند. آن هم از سوی محراب و همدستش؛ محراب از چند ماه پیش دزدی‌های عجیبش را شروع کرد. زنگ در خانه‌ها را زد. خود را مامور اداره برق معرفی کرد. هر بار وقتی می‌فهمید زنی در خانه تنهاست، به بهانه مصرف بیش از اندازه کنتور برق آن خانه، وارد آپارتمان می‌شد. آنجا بود که شگردش را اجرا می‌کرد. البته بودند در این میان زنانی که در را برای این مرد باز نمی‌کردند و او را به خانه‌شان راه نمی‌دادند. این سارق ماجرای دزدی‌هایش را روایت می‌کند:

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

یادم نمی‌آید. چند ماهی می‌شود.

بیشتر از خانه‌های کدام مناطق سرقت می‌کردی؟

فرقی نداشت. گاهی بالای شهر، گاهی جنوب شهر. البته بیشتر در جنوب شهر سرقت می‌کردم.

چی شد که ایده این سرقت به ذهنت رسید؟

در زندان با این شگرد آشنا شدم. فکر نمی‌کردم بتوانم کسی را فریب دهم. ولی بیشتر قربانی‌ها فریب می‌خوردند و طلاهایشان را به من می‌دادند.

سابقه داری؟

بله. به جرم کیف‌قاپی به زندان رفته بودم که با این شگرد آشنا شدم.

همدست هم داری؟

همسرم همدستم بود. البته او اصلا در سرقت‌ها همراهم نمی‌آمد. وقتی در خانه‌ای گیر می‌افتادم، برای جلب اعتماد بیشتر طعمه‌ام، با همسرم تماس می‌گرفتم. او با صدایی مثل اوپراتور صحبت می‌کرد. انگار که با اداره برق تماس گرفته‌ام. بعد هم می‌گفت آنجا اداره برق است و مرا به عنوان مامور تایید می‌کرد.

موردی هم داشتی که در را برایت باز نکنند؟

بله. خیلی زیاد بود. وقتی زنگ می‌زدم در آپارتمان را باز می‌کردند، ولی در خانه را نه. گاهی هم متوجه می‌شدم که در خانه تنها نیستند، برای همین به عنوان مامور برق کنتور را چک می‌کردم و بدون سرقت متواری می‌شدم.

چطور انقدر راحت به تو اعتماد می‌کردند؟

اصطلاحات تخصصی به کار می‌بردم. با حرف‌هایم آنها را فریب می‌دادم. می‌گفتم طلا و مس باعث کاهش نوسان و مصرف برق می‌شود. اگر آن را کنار کنتور بگذارم می‌توانم مصرف برق را کاهش دهم. وگرنه آنها باید جریمه زیادی بپردازند. حتی می‌گفتم اگر اداره متوجه این کارم شود، اخراج می‌شوم، اما برای اینکه شما جریمه نشوید، حاضرم این کار را برایتان انجام دهم. گاهی هم درخواست پول و رشوه می‌کردم تا جریمه را صفر کنم.

منبع: شهروند

منبع: جنوب نیوز

کلیدواژه: مامور اداره برق عنوان مامور مصرف برق خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۷۰۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید

 به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، یکی از روز‌های خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آن‌ها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد.

همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدت‌ها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سال‌ها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه‌ای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

دیگر خبرها

  • کشف ۲۶ فقره سرقت از منازل یکی از شهرک های مشهد
  • قتل شاگرد قهوه خانه به دست کارگر اخراجی
  • متروسواران بخوانند؛ شگرد عجیب سرقت که تازه کشف شد!
  • شگرد عجیب سرقت در مترو
  • فیلم| دزدی با آگهی اجاره خانه ؛ ماجرا چیست؟
  • دزدی با آگهی اجاره خانه ؛ ماجرا چیست؟
  • تمایل عجیب و تمام نشدنی زمین خواران به محدوده جنوبی تهران | مبارزه با ساخت و ساز غیرمجاز ادامه دارد
  • دستگیری باند سرقت از مغازه و فروشگاه‌های پوشاک
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • طرح پایش هوشمند سارقان سابقه‌دار با پابند الکترونیکی در گفت و گو با رئیس پلیس آگاهی پایتخت | ماجرای سرقت دو سارق با پابند الکترونیکی چه بود